عرخا

قلم،هنر،عشق و دیگر هیچ

عرخا

قلم،هنر،عشق و دیگر هیچ

آمدی اینک به دنیا، صد مبارک بادَدَت

ای امانت دار دل، صدها نگهبان بایدت

این بُوَد یک مسئله، صدها مسائل مانده است

زندگی کن، در پس سختی رهایی یابَدَت

عرخا

پ.ن: وقتی طبع شعرت گل میکنه و تولد یکی میشه سوژت!


چاپ روی کالک

عرخا

شعر:

کهکشانِ راهِ سروی از درون باغ

چشمک ستاره گون لاله ها

آلبوم مکمل.اثر عرخا

پ.ن: وقتی تو ذهنت تصویر سازی می کنی و کودک درونت دستور میده!

کاش زندگی هم عشق مطلق داشت 

مثل سرما، مثل گرما صفر مطلق داشت

کاش معنای عشق، وهم و خیال نبود

نرخ آغوش یار بر اساس ریال نبود

کاش آواز بلبل از سر شوق بود

بوسه ی روسپیدان از سر ذوق بود

کاش ترک یاد آن یار، از سر غفلت نبود

کاش تنور عشق گرم با هیزم شهوت نبود

کاش این زمان هم دکمه ی نیست داشت

مثل موسیقی،مثل دنیا دکمه ی ایست داشت


عرخا

عرخا

عرخا

گنجشکک روی بام

خوشا به حالت

آسوده ای می پری 

خوشا به حالت

عرخا

عرخاقلم،هنر،عشق و دیگر هیچ